محل تبلیغات شما

به سیگارش عمیق پک زد. توی تاریکی به همدیگر نگاه می کردیم و چیزی نمی دیدی. - اینجوری پک نزن ! نور شو ببینن رفتیم ها ! تکیه به اسلحه اش داد و دوباره پک زد، محکمتر. چه سود كه دیر شده بود. پایم را سر جایش نصب کردم و دوباره فاتحه ای خواندم.

داستان کوتاه آموزنده

داستان کوتاه اموزنده50

داستان کوتاه آموزنده35

پک ,كه ,پایم ,سر ,سود ,محکمتر ,و دوباره ,سود كه ,چه سود ,كه دیر ,محکمتر چه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها